محمد طاها ربانیمحمد طاها ربانی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

محمد طاها بهترین هدیه خدا

تولد بابا مصطفی جون مبارک

به نام آفریننده ی مهربان محمد طاهای گلم سلام امسال 8/8/91 یعنی روز تولد بابایی مصطفی ما یه عشق کوچولو هم داشتیم واون هم شما بودین گل مامان و فکر کنم شیرین ترین کادو بودی واسه بابا آخه گفته بودم بابا خیلی انتظار دیدنتونو داشت و الان هم که پیش مایین بابا همش دوست داره با شما بازی کنه و عاشقه شیرین بازی های شماست همش میان و شما رو ورزش می دن ماساژ میدن و خلاصه کلی بازی های جور وا جور تازه گی ها همش اصرار دارن بگی بابا من میگم مصطفی جان آخه نی نی مون هنوز سه ماه نداره نمی تونه بگه بابا و بابا مصطفی در جواب میگن مگه پسر من از طوطی کمتره؟؟؟!! اولش بابا می گفتن بگو  با .. با... شما می گفتی قو  قو   خلاصه یه بار که داشتن ...
9 آبان 1391

تولد مامان زینب

به نام خالق یکتا هستی مامان سلام ٤ مهر تولد من بود و امسال اولین سالی بود که تولدم رو در کنار پسر نازم جشن می گرفتیم همه خانواده لطف داشتن و این جشن رو برام گرتن به ویژه بابا مصطفی مهربون که یه کیک خوشمزه با یه شاخه رز قشنگ و یه کادو هدیه دادن و بابایی خودم که مثل همیشه خجالتم دادن تازه امسال تولدم طولانی تر هم بود آخه همکارام که می خواستن شمارو  ببینن گذاشتن همزمان با تولد من بیان و من رو سورپرایز کنن البته فکر میکردن دیروز تولدمه که اومدن و خیلی مارو خوشحال کردن دست مامانی درد نکنه که زحمت کشیدن و خوراکی های خوشمزه واسه عصرونه تهیه دیدن آخه خونه خودمونن پله  داره و خاله جون ملیکا (یکی از همکارای خوبم) از پله نمیتونن ب...
9 آبان 1391
1